علت گناهکار دانستن همه انسانها در آئین مسیحیت
پرسش :
چرا آئین مسیحیت همه انسانها را ذاتاً گناهکار میداند؟
پاسخ :
یکی از ارکان آئین مسیحیّت که مورد مناقشه بسیار واقع شده این مطلب است که همه انسانها ذاتاً گناهکارند. تمام افراد انسان را گناهکار ذاتى دانستن، گناهى که از پدر و مادر اوّلى خود به ارث بردهاند و سپس احتیاج به یک نجاتدهنده (لقبى است که بیش از همه به مسیح(علیه السلام) اطلاق مىکنند) پیدا کردن و آن گاه آمدن یک تن بیگناه که از فرزندان آدم گناهکار نیست، بلکه فرزند خداى پدر است و بعد تحمّل انواع شکنجهها براى شست و شوى این گناه ذاتى از فرزندان آدم.
ولى آنها تأکید مىکنند که تنها کسانى نجات خواهند یافت و از گناه پاک خواهند شد که عیسى مسیح را منجى خود بپذیرند؛ در کتاب «قاموس مقدّس» در بحث گناه چنین مىخوانیم: «کتاب مقدّس مبدأ پیدایش گناه را به والدین اوّل ما نسبت مىدهد، لذا هیچ کس بدون گناه نمىباشد».(1) و در اناجیل موجود نیز چنین مىخوانیم: «با گناه آدم، گناه داخل جهان گردید و با گناه، مرگ؛ به این ترتیب مرگ نصیب همه گردید از آنجا که همه گناه کردند».(2)
این قیافه خاصّ مسیحیّت کنونى به قدرى واضح است که آن را حتّى در سادهترین نشریات تبلیغاتى خود که به عنوان نخستین دروس براى کسانى که تازه با مسیحیّت آشنا مىشوند منتشر ساختهاند. مثلاً در درس یازدهم از دروس تبلیغات خارجى کلیساى تهران که ذیل عنوان دروس نامهنگارى مژده انتشار مىیابد، بحثى درباره گناه عنوان شده و سپس چنین مىنویسد: «اینک مىخواهیم که شما درباره نکات ذیل دقّت، تفکّر و تعمّق نمایید:
1. همه ما گناه کردهایم... .
2. خدا قدّوس است و نمىتواند بر گناه نظر بنماید... .
3. اگر گناهان ما بخشیده نشود تا ابد از حضور خدا محروم مىمانیم.
4. عیسى مسیح جان خود را فدا کرد تا گناهان بشر بخشیده شود... .
5. خدا در کلام خود مىفرماید اگر عیسى مسیح را منجى خود قبول نماییم آمرزیده خواهیم شد... .
خدا فقط یک راه براى آمرزش گناهان بشر معیّن کرده و آن راه این است که ما عیسى مسیح را به عنوان نجاتدهنده خود قبول کنیم و قلباً تسلیم او شویم و براى نجات از گناه فقط به او تکیه و توکّل نماییم».
سپس در پایان این درس اضافه مى کند: «خواننده گرامى اگر شما مىخواهید از گناهان آمرزیده شوید به آن قربانى که خدا تعیین نموده است یعنى عیسى مسیح تکیه کنید تا نجات ابدى یابید و رستگار شوید».
و به این ترتیب چنانکه ملاحظه شد مسیحیّت کنونى خود را در قیافه یک دستگاه «گناه بخشى»، اعمّ از گناه اوّلى ذاتى و گناهان دیگرى که خود انسان بعداً مرتکب شده است نشان مىدهد و اگر مسأله تعلیم و تربیت بشر و تکامل فضایل معنوى در کار باشد در درجه دوم قرار دارد؛ امّا در مورد تنظیم روابط اجتماعى و اصول زندگى خود را بیگانه نشان مىدهد.
در هر حال این اعتقاد از جهاتى قابل ایراد است:
1. نسل بشر یک نسل گناهکار معرّفى شده و این موضوع علاوه بر آنکه ضربه شدیدى به شخصیّت انسان مىزند، او را به گناه تشویق مىکند؛ زیرا ارتکاب گناه براى او نوعى بازگشت به فطرت ثانوى است که از پدر و مادر اوّل به ارث برده است.
2. گناهى که براى بشر تعیین شده یک گناه ارثى و بىدلیل است. به فرض که پدر و مادر اوّل، مرتکب گناه شده باشند، به ما چه ارتباط دارد؟ و چرا گناه آنها به همه جهان سرایت کرده؟ و به دنبال آن، مرگ دامنگیر انسان شد که مفهومش این است اگر گناهى نبود مرگى هم در سرنوشت انسان نبود.
صرف نظر از اینکه گناه اوّل نیز چیزى جز خوردن از درخت نیک و بد، یا علم و دانش، که در سفر تکوین تورات مذکور است نبوده و به این ترتیب دانستن نیک و بد، گناهى بزرگ است که سراسر جهان بشریّت را آلوده ساخته و لابد مسیح هم به عقیده آنها براى تطهیر چنین گناهى آمده است.
3. چگونه ممکن است تنها با قربانى شدن یک تن و شکنجه دیدن او همه از گناه پاک شوند، در حالى که گناه آثار عمیقى در روح و جان و صفات و اخلاق انسان مىگذارد که باید پیش از هر چیز، آن آثار شست و شو شود.
4. به این ترتیب، مسیحیّت کنونى حکم یک داروى مخدّر را پیدا مىکند که تنها اثر آن، تخدیر و تسکین غیر منطقى وجدان ناراحت گناهکاران است!
به عبارت دیگر این تعلیمات مخصوص، وجدان اخلاقى و مذهبى را که عاملى مؤثّر و بزرگ براى جلوگیرى از اعمال خلاف و بىرویّه انسان است تضعیف کرده، از اثر مىاندازد و به روح او در برابر مجازاتهاى دردناک وجدان مصونیّت مىبخشد و نفس لوّامه را که اساس تربیت است به کلّى از کار مىاندازد.
به گناهکاران تأمین مىدهد که با ایمان به مسیح، بدون چون و چرا نجات خواهند یافت؛ چراکه عیسی قربانى همه ایمانآورندگان به او شده است؟!
نتیجه اینکه مذهب که باید عامل اصلاح و تربیت شود، عامل فساد و تباهى خواهد شد و افراد آلوده و فاسد را به فساد و آلودگى هر چه بیشتر تشویق و در معصیت جرأت مىبخشد.
شاید براى همین رنگ خاصّ مذهبى مسیحیّت کنونى است که برتراندراسل، فیلسوف انگلیسى، در مورد منشأ پیدایش «مذاهب»، از جمله عواملى که ذکر مىکند همین عامل نجات از گناهانى است که انسان هنگام غلبه شهوات انجام مىدهد. آنجا که مىگوید: «عامل سوم که به مذهب بستگى پیدا مىکند عبارت از اعمالى است که شهوات ویژه انسان به هنگام غلیان و شدّت مىتواند او را وادار به انجام دادن آنها کند. البتّه این انسان به خوبى مىداند که پس از اعاده آرامش، از اینکه چنین اعمالى انجام داده است متأسّف خواهد شد».
و کمى بعد از این گفتار اضافه مىکند: «تصوّر مىکنم مذهب به صورتى که امروز در کلیسا رواج دارد مانع پیشرفت هر نوع فکر شرافتمندانه و صحیح است!»(3)
پی نوشت:
(1). قاموس کتاب مقدس، هاکس، جیمز، اساطیر، تهران، 1377 شمسی، چاپ اول، ص 753.
(2). کتاب مقدس، انتشارات ایلام، انگلستان، 2002 میلادی، چاپ سوم ص 1301، (رساله پولس به رومیان، باب 5، جملههاى 12 ـ 14).
(3). جهانی که من می شناسم، برتراند راسل، مترجم: عباسی، روح الله، امیرکبیر، تهران، ۱۳۴۵ شمسی، ص 14.
منبع: مسیحیت در دنیای کنونی، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، 1390 شمسی، چاپ اول، ص 75.
یکی از ارکان آئین مسیحیّت که مورد مناقشه بسیار واقع شده این مطلب است که همه انسانها ذاتاً گناهکارند. تمام افراد انسان را گناهکار ذاتى دانستن، گناهى که از پدر و مادر اوّلى خود به ارث بردهاند و سپس احتیاج به یک نجاتدهنده (لقبى است که بیش از همه به مسیح(علیه السلام) اطلاق مىکنند) پیدا کردن و آن گاه آمدن یک تن بیگناه که از فرزندان آدم گناهکار نیست، بلکه فرزند خداى پدر است و بعد تحمّل انواع شکنجهها براى شست و شوى این گناه ذاتى از فرزندان آدم.
ولى آنها تأکید مىکنند که تنها کسانى نجات خواهند یافت و از گناه پاک خواهند شد که عیسى مسیح را منجى خود بپذیرند؛ در کتاب «قاموس مقدّس» در بحث گناه چنین مىخوانیم: «کتاب مقدّس مبدأ پیدایش گناه را به والدین اوّل ما نسبت مىدهد، لذا هیچ کس بدون گناه نمىباشد».(1) و در اناجیل موجود نیز چنین مىخوانیم: «با گناه آدم، گناه داخل جهان گردید و با گناه، مرگ؛ به این ترتیب مرگ نصیب همه گردید از آنجا که همه گناه کردند».(2)
این قیافه خاصّ مسیحیّت کنونى به قدرى واضح است که آن را حتّى در سادهترین نشریات تبلیغاتى خود که به عنوان نخستین دروس براى کسانى که تازه با مسیحیّت آشنا مىشوند منتشر ساختهاند. مثلاً در درس یازدهم از دروس تبلیغات خارجى کلیساى تهران که ذیل عنوان دروس نامهنگارى مژده انتشار مىیابد، بحثى درباره گناه عنوان شده و سپس چنین مىنویسد: «اینک مىخواهیم که شما درباره نکات ذیل دقّت، تفکّر و تعمّق نمایید:
1. همه ما گناه کردهایم... .
2. خدا قدّوس است و نمىتواند بر گناه نظر بنماید... .
3. اگر گناهان ما بخشیده نشود تا ابد از حضور خدا محروم مىمانیم.
4. عیسى مسیح جان خود را فدا کرد تا گناهان بشر بخشیده شود... .
5. خدا در کلام خود مىفرماید اگر عیسى مسیح را منجى خود قبول نماییم آمرزیده خواهیم شد... .
خدا فقط یک راه براى آمرزش گناهان بشر معیّن کرده و آن راه این است که ما عیسى مسیح را به عنوان نجاتدهنده خود قبول کنیم و قلباً تسلیم او شویم و براى نجات از گناه فقط به او تکیه و توکّل نماییم».
سپس در پایان این درس اضافه مى کند: «خواننده گرامى اگر شما مىخواهید از گناهان آمرزیده شوید به آن قربانى که خدا تعیین نموده است یعنى عیسى مسیح تکیه کنید تا نجات ابدى یابید و رستگار شوید».
و به این ترتیب چنانکه ملاحظه شد مسیحیّت کنونى خود را در قیافه یک دستگاه «گناه بخشى»، اعمّ از گناه اوّلى ذاتى و گناهان دیگرى که خود انسان بعداً مرتکب شده است نشان مىدهد و اگر مسأله تعلیم و تربیت بشر و تکامل فضایل معنوى در کار باشد در درجه دوم قرار دارد؛ امّا در مورد تنظیم روابط اجتماعى و اصول زندگى خود را بیگانه نشان مىدهد.
در هر حال این اعتقاد از جهاتى قابل ایراد است:
1. نسل بشر یک نسل گناهکار معرّفى شده و این موضوع علاوه بر آنکه ضربه شدیدى به شخصیّت انسان مىزند، او را به گناه تشویق مىکند؛ زیرا ارتکاب گناه براى او نوعى بازگشت به فطرت ثانوى است که از پدر و مادر اوّل به ارث برده است.
2. گناهى که براى بشر تعیین شده یک گناه ارثى و بىدلیل است. به فرض که پدر و مادر اوّل، مرتکب گناه شده باشند، به ما چه ارتباط دارد؟ و چرا گناه آنها به همه جهان سرایت کرده؟ و به دنبال آن، مرگ دامنگیر انسان شد که مفهومش این است اگر گناهى نبود مرگى هم در سرنوشت انسان نبود.
صرف نظر از اینکه گناه اوّل نیز چیزى جز خوردن از درخت نیک و بد، یا علم و دانش، که در سفر تکوین تورات مذکور است نبوده و به این ترتیب دانستن نیک و بد، گناهى بزرگ است که سراسر جهان بشریّت را آلوده ساخته و لابد مسیح هم به عقیده آنها براى تطهیر چنین گناهى آمده است.
3. چگونه ممکن است تنها با قربانى شدن یک تن و شکنجه دیدن او همه از گناه پاک شوند، در حالى که گناه آثار عمیقى در روح و جان و صفات و اخلاق انسان مىگذارد که باید پیش از هر چیز، آن آثار شست و شو شود.
4. به این ترتیب، مسیحیّت کنونى حکم یک داروى مخدّر را پیدا مىکند که تنها اثر آن، تخدیر و تسکین غیر منطقى وجدان ناراحت گناهکاران است!
به عبارت دیگر این تعلیمات مخصوص، وجدان اخلاقى و مذهبى را که عاملى مؤثّر و بزرگ براى جلوگیرى از اعمال خلاف و بىرویّه انسان است تضعیف کرده، از اثر مىاندازد و به روح او در برابر مجازاتهاى دردناک وجدان مصونیّت مىبخشد و نفس لوّامه را که اساس تربیت است به کلّى از کار مىاندازد.
به گناهکاران تأمین مىدهد که با ایمان به مسیح، بدون چون و چرا نجات خواهند یافت؛ چراکه عیسی قربانى همه ایمانآورندگان به او شده است؟!
نتیجه اینکه مذهب که باید عامل اصلاح و تربیت شود، عامل فساد و تباهى خواهد شد و افراد آلوده و فاسد را به فساد و آلودگى هر چه بیشتر تشویق و در معصیت جرأت مىبخشد.
شاید براى همین رنگ خاصّ مذهبى مسیحیّت کنونى است که برتراندراسل، فیلسوف انگلیسى، در مورد منشأ پیدایش «مذاهب»، از جمله عواملى که ذکر مىکند همین عامل نجات از گناهانى است که انسان هنگام غلبه شهوات انجام مىدهد. آنجا که مىگوید: «عامل سوم که به مذهب بستگى پیدا مىکند عبارت از اعمالى است که شهوات ویژه انسان به هنگام غلیان و شدّت مىتواند او را وادار به انجام دادن آنها کند. البتّه این انسان به خوبى مىداند که پس از اعاده آرامش، از اینکه چنین اعمالى انجام داده است متأسّف خواهد شد».
و کمى بعد از این گفتار اضافه مىکند: «تصوّر مىکنم مذهب به صورتى که امروز در کلیسا رواج دارد مانع پیشرفت هر نوع فکر شرافتمندانه و صحیح است!»(3)
پی نوشت:
(1). قاموس کتاب مقدس، هاکس، جیمز، اساطیر، تهران، 1377 شمسی، چاپ اول، ص 753.
(2). کتاب مقدس، انتشارات ایلام، انگلستان، 2002 میلادی، چاپ سوم ص 1301، (رساله پولس به رومیان، باب 5، جملههاى 12 ـ 14).
(3). جهانی که من می شناسم، برتراند راسل، مترجم: عباسی، روح الله، امیرکبیر، تهران، ۱۳۴۵ شمسی، ص 14.
منبع: مسیحیت در دنیای کنونی، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، 1390 شمسی، چاپ اول، ص 75.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}